روز جهانی مالکیت فکری
۲۶ اپریل، روز جهانی مالکیت فکری
در این رشته حقوقی-اقتصادی منظور از فکر، ابراز ایده در قالبهایی مثل لوگو، اختراع، موسیقی، فیلم، عکس، کتاب، طراحی، مجسمه، عروسک، نرم افزار و چیزهایی مثل اینهاست. این که حالا ایده چیست، خودش هم بحث مفصلی دارد.
اگر بخواهی به بهانه این روز حرفی زده باشی. کنشی، چیزی، کاری کرده باشی، می شود یکی از انواع همین محصولات الهام و اندیشه را انتخاب کنی و بگویی مثلا اختراع چنین است و چنان. یا فیلم و عکس چه زمانی حمایت می شود و چه زمانی نه. اما به نظرم آنچه سبب تعیین یک روز برای یادآوری و توجه دادن به مالکیت فکری شده، کلمه اول است: مالکیت. چیزی که قرن ها بر سرش نزاع بوده و همچنان هم
تمامی ندارد. همانطوری که احتمالا دیده یا شنیده اید که بحث روز میان دو اقتصاددان (غنی نژاد - درخشان) بر سر مالکیت بود: دفاع از دخالت هر چه بیشتر دولت در مالکیت خصوصی، در مقابل دفاع از کمتر کردن این مداخلات.
در مالکیت فکری هم اتفاقا بحث اصلی بر سر همین است: احترام به کار و زحمت خالق. این که اگر کسی زحمتی کشیده، چیزی که به ذهنش رسیده را به اجرا در آورده، طرحی زده، ابزاری ساخته یا چه و چه، آیا دیگران نباید به آن دست اندازی کنند؟ یا می توانند بدون دغدغه و رنج نبرده در گنج دیگران سهیم شوند؟ اینجاست که بحث از مبنای مالکیت به میان می آید: اگر یک صندلی ساخته باشی، فقط خودت و هر کس که تو اجازه دادی می تواند بر روی آن بنشیند یا دیگران هم بدون اجازه می توانند؟ آیا دیگران می توانند به زور تو را از روی آن بلند کنند و خود یا دیگری را بنشانند؟ مثلا به این بهانه که آن مرد یا زن فقیر است و توان خرید صندلی ندارد تازه کمرش هم درد می کند و به این صندلی نیاز دارد؟ یا مثلا آن را بدزدند و در خانه شان استفاده کنند؟ (هر چند که با چنین اعتقادی این کار دزدی محسوب نمی شود، چون مال دیگری نبوده)
نزاع بر سر مالکیت، نزاع میان کار نکن ها و کار کن هاست. به همین علت هم هیچ وقت پایانی ندارد. چون همواره این دو نوع تفکر و روش زندگی وجود داشته و دارد: قبل تر ها تعارفی در کار نبود، حمله و جنگ و غارت. حالا در لفاف زیبای رفع فقر. با شعار این که اینها خدادادی است و ملک همه. همه با هم برابریم و ما آن را برابر تقسیم می کنیم. (حق العملی هم بما بدهید که در تقسیم عادلانه نظارت کنیم) بماند که در عمل همیشه کسانی برابرتر می شوند و اتفاقا مالکیت شان هم محترم می ماند!
ظاهرا حکومت سعی دارد از این بخش از مالکیت مردم حمایت کند چون اجمالا می داند نقش پر رنگی در رشد و توسعه اقتصاد دارد و شریک شدن در مالکیت مردم را به بعد و زمانی که رونق گرفت واگذار کرده. اما در عین حال تلاشی هم برای شناساندن این حق نمی کند. کار چندانی برای حمایت از آن که نمی کند، سهل است، به بهانه این که ما عضو فلان کنوانسیون نیستیم، تکثیر نرم افزار و کتاب و ... را در ایران بدون اشکال می داند. نه که فکر کنید فقط طرح قانون مالکیت صنعتی بعد از ماهها تلاش اساتید از دستور مجلس خارج می شود، نه. کم نبوده از میراث ملموس و غیرملموس مان هم که به نام دیگران ثبت شده.
بحث البته بر سر اولویتهاست.
همین میشود که پلتفرمهای پخش فیلم و سریال هم به راحتی و بدون اجازه از اموال دیگران مال جمع می کنند (مال اینها البته از هرگونه تعرض مصون است) انگار که مبنای مالکیت قانون است و کنوانسیون! در چنین وضعیتی نمی توان انتظار داشت مردم (انگار که حکومت چیزی جز تعدادی از همین مردم است) به مالکیتِ آفریده های فکری احترام بگذارند.
دوست عزیز، گرفتن یک عکس خاص، نوشتن یک مقاله، کتاب، ساختن فیلم، ... زحمت دارد. کسی/کسانی وقت و انرژی و روز و شب شان را گذاشته تا شده آنچه تو به راحتی کپی می کنی، یا با دیدنش از مَلال ات رها می شوی. مالکیت او بر آفریده اش همان قدر محترم است که مالکیت تو بر خودکار در جیبت.
سود این احترام گذاشتن به جیب همه ما می رود.